زمان جاری : چهارشنبه 12 اردیبهشت 1403 - 9:58 قبل از ظهر
نام کاربری : پسورد : یا عضویت | رمز عبور را فراموش کردم






ارسال پاسخ
تعداد بازدید 514
نویسنده پیام
mohamad آفلاین


ارسال‌ها : 29
عضویت: 27 /11 /1391
تشکرها : 1

اسمس جوک قزوینی جدید
ترکه رادیولوژیست میشه به مریض میگه: تو عکستون یک شکستگی تو دنده راست سینتون دیدم، با فتوشاپ درستش کردم
ترکه میمیره تو وصیتنامش مینویسه نماز و روزه قضا ندارم فقط برام 50 سال وضو بگیرید
ترکه میره دزدی، صاحب‌خونه پا میشه میگه کیه اون جا؟ ترکه میگه: هیشکی، گربه‌ست، بعععععع
می دونی اگه یه ترک یه نارنجک انداخت طرفت با ید چی کار کنی؟باید ضامن شو بکشی پرت کنی طرف خودش...
ترکهای ایران خودرو دلیل اعتصابشون رو میپرسن میگن ما اینجا مثله خر کار میکنیم بعدش اینا عکس اسب رو زدن رو سمند
پیام تبریک ترکا: حلول ماه مبارک نوروز را بر تمام فجر آفرینان عرصه ایثار و پیروان آن حضرت صلوات
طی تحقیقات بعمل امده ترکها نمیتوانند با 110 تماس بگیرند .چون کلید 11 رو روی تلفن پیدا نمیکنند
یه اکیپی میرن کوه نوردی شب خواب بودن دیدن یکی داد می زنه جرج جرج... میگن: ما اینجا جرج نداریم که. خلاصه می خوابن صبح پا می شن میبینن ترک رو گرگ خورده!!!
ترکه میره مغازه میگه: آقا یه بیسکویت خوب بدین. بقاله میگه: ساقه طلایی خوبه؟ ترکه میگه نه. یگه: ویفر خوبه؟ میگه نه . میگه گرجی خوبه؟ میگه نه. میگه: مادر خوبه؟ ترکه میگه: قربان شما، دست بوسن
به ترکه میگن چی شد ایدز گرفتی؟ میگه از توالت فرنگی!!! میگن آدم که از توالت فرنگی ایدز میگیره!!! میگه آخه نفر قبلی هنوز بلند نشده بود!!!
ترکه تو دستشویی بوده پسرش زنگ میزنه میگه بابا کجایی ؟ میگه یه جایی ام . پسرش میگه : مامان گفت ناهار نداریم هر جا هستی همونجا یه چیزی بخور

ترکه به خانه رفت و باعصبانیت به زنش گفت:همه پرده ها رو بکن. زن همه پرده ها رو از جا کند. - حالا بیا اینجا بشین میخوام بی پرده باهات صحبت کنم


ترکه میره به یکی خبر مرگ مادرش رو بده، بهش میگه: یه شتری بود که در خونه همه میخوابید!؟ یارو میگه: خوب؟ میگه: این دفعه رو ننه تو خوابید

یه ترکه میخوره به شیشه میگه عجب هوای سفتی

یه ترکه قلکش پرمیشه می ندازه دور

به ترکه گفتن حالا شما راستی راستی ترک هستی؟ ترکه گفت چطور مگه ؟ "بار" داری

یه دکتر ترک به مریضش 2 جور قرص میده میگه: یکیشو یه ربع قبل از خواب میخوری یکیشو یه ربع قبل از بیداری

به ترکه ماشین می دن فرمونش سمت راست بوده بعد می گن ماشین چطور بود؟می گه خوبه فقط هر وقت می خوام تف کنم می افته رو زنم

به ترکه میگن بنزین سوپر میزنی؟میگه: نه خانواده تو ماشین نشسته

ترکه میره پیش دکتر میگه آقای دکتر من جدیدا هر چی می خورم بالا میارم دکتر بهش میگه حالا از این به بعد از پایین بخور دو هفته بعد بیا .. دو هفته بعد ترکه میاد مطب دکتر وقتی وارد می شد داشت قر میداد دکتر بهش میگه چی کار می کنی؟میگه دارم آدامس می جووم
امام جمعه تبریز فتوا داده قبل از اینکه آب بخورید، 3 بار باید بسم الله بگید، چون توی آب 3 تا جن داره، دو تا اکسیجن و یه دونه هیدروجن !

یه روز یه ترکه میره بالای پل عابر پیاده و داد میزنه: حالا من خر، من نفهم، آخه شما اینجا رودخونه می‌بینید که اومدین روش پل زدین؟

یه روز یه ترکه می ره اداره ثبت اختراعات می گه من یه کشف جدید کردم میگن چیه؟ می گه من فهمیدم که اگر دو دست و دو پای قورباغه رو قطع بکنن قورباغه کر می شه می گن چطوری ؟ ترکه می ره یه قورباغه می آره می گه قورباغه بیا قورباغه می آد جلو ترکه میزنه دو تا پای قورباغه رو قطع می کنه بعد دوباره می گه قورباغه بیا قورباغه می آد جلو دوباره می زنه دو تا پای قورباغه رو قطع می کنه بعد میگه قورباغه بیا قورباغه نمی آد جلو ترکه می گه پس نتیجه می گیریم اگه دو دست و دو پای قورباغه رو قطع بکنن قورباغه کر میشه...

ترکه می گوزه می میره رو قبرش می نویسن بادی آمد و گلی پرپر شد

یک روز یک ترکه داشته میرفته ژاپن از دوستش میپرسه چی میخوای برات بیارم و دوستش میگه یک سنجاب.ترکه موقع برگشت برای اینکه گمرک گیرنده سنجاب رو میزاره تو شرتش بعد از 20کیلومتر که از مرز رد میشه یک دفعه بیهوش میافته زمین بعد از اینکه میبرنش دکتر و بهوش میاد ازش میپرسن چی شده میگه راستش سنجاب اولش فکر میکرد .تخمای من گردو هستن و هی اونارو به هم میزد و بعدش فکر میکرد کون من لونشه هی میرفت تو و میامد حالا اینا مهم نیست آخرش میخواست گردو ها رو ببره لونش

ترکه خودش رو می‌زده به سپرهای ماشین می گن چه کار میکنی می‌گه میخوام اوقاتم رو سپری کنم

ترکه سر مرز یه عراقیه رو اسیر میگیره. همینجور که داشته میبردتش، یه دفعه یه خمپاره میخوره بغلشون دست عراقیه کنده میشه. عراقیه میگه: بگذار من این دستمو بندازم تو کشور خودم. ترکه دلش می‌سوزه،
از ترکه میپرسن میدونی چرا اسم خیابون ولی عصر را این گذاشتن؟؟ میگه آخه صبح و ظهر خبری نیست ولی عصر بیا ببین چه خبره!!!


یه ترکه خیلی غیرتی بوده میگه وقتی زنم بچه دار شد اسمش را چند تا چیز نمیذارم میپرسند چی ؟ میگه طلا و مینا و سیما میگن : چرا؟ میگه : چون هر روز تو تلویزیون میگن طلا کشید پایین , طلا کشید بالا مینا : چون هر روز تو تلویزیون میگن سربازا از رو مینا گذشتند سیما : چون هر روز تو تلویزیون میگن سربازا سیما را پاره کردند و از رو مینا گذشتند

ترکه میره تو صف نونوایی، شاطره میگه: نون تا اینجا بیشتر نمی‌رسه، بقیه برن. ترکه میگه: ببخشید میشه جمع‌تر وایسین نون به ما هم برسه

ترکه داشته تو بم چوب تو چاله چوله ها میکرده ، میگن داری چی کار میکنی میگه دارم عمق فاجعه رو اندازه میگیرم

به ترکه میگن با ترجمه جمله بساز، میگه: انتر جمعه کجا بودی؟


یه ترکه و یه آمریکاییه و یه انگلیسیه داشتن تو یه کنفرانس علمی در باره پیشرفتهای علمی کشورشون صحبت میکردن. آمریکاییه میگه: ما یه موشک ساختیم که دقیقا وسط ماه فرود میاد. میگن: دقیقا وسط ماه؟! میگه: نه، حدوداً یه وجب اینورتر. بعد انگلیسیه میاد میگه: ما یه سفینه فرستادیم وسط مریخ. میپرسن: درست وسطش؟ میگه: نه، تقریباً یه وجب اینورتر. نوبت ترکه میرسه، هر چی فکر میکنه چیزی به نظرش نمیرسه، آخرسر میگه: ما تو کشورمون با چشمامون غذا میخوریم! همه ملت کف میکنن، میگن یعنی چی، مگه میشه؟ یعنی واقعا با چشماتون غذا میخورین؟! ترکه میگه: نه، حدوداً یه وجب پایین تر

ترکه تو اتوبوس میگوزه همه میخندن میگه اگه میدونستم اینقدر خوشحال میشین میریدم واستون

یه ترکه وقت نداشته نماز ظهر و عصر رو با هم بخونه زیر مهرش کاربن می ذاره

یه ترکه سر قبر یکى نشسته بود دستاش رو مثل سایبان رو چشاش گرفته بود و دور دورا رو نگاه می کرد و گریه می کرد علت رو می پرسن میگه که یکى از فامیلهاى دورم مرده

ترکه بلال می خوره تا صبح اذان می گه



بابای ترکه تو مستراح سکته میکنه و مرحوم میشه. ازون به بعد، ترکه تا میرفته تو توالت یهو حالش خراب میشده و های‌های میزده زیر گریه. بعد از دو سه ماه، آخر یکی از رفیقاش شاکی میشه، بهش میگه: مرد مومن، آخه مگه توالت هم جای گریه کردنه؟! ترکه با بغض میگه: آخه اینجا بوی بابامو میده

ترکه میخواسته یک کبریت رو روشن کنه، هرچی میزده کبریت مادرمرده روشن نمیشده. رفیقش بهش میگه: بابا خوب شاید کبریتش خرابه! ترکه میگه: نه بابا، همین پنج دقیقه پیش روشن شد

ترکها به نون باگت میگن: تهاجم فرهنگی !!!

پلیس به ترکه : مگه نمی دونی اینجا ماهیگیری ممنوعه ؟
ترکه : ولی اینجا که تابلو نزدین !
پلیس : زود باش از آکواریوم بیا پائین !

یه ترکه کلی درس میخونه قاضی میشه یه پرونده میزارن جلوش میگن حکم چیه ؟میگه خشت


ترکه میره تو کوچه بن بست فکر میکنه آخر دنیاست خودکشی میکنه

به ترکه میگن حج خوش گذشت ترکه گفت :خیلی سنگ خوردم ولی بالاخره بوسیدمش

یه ترکه داشت با کایت پرواز می کرد. یک کلاغ از بغلش رد شد و گفت: به حق چیزای ندیده، من کرکس دیده بودم ولی خرکس ندیده بودم

ترکه به دیواره اتاقش عکس یه گور خر زده بود یه روز دوستش بهش میگه این عکس کیه زدی به دیواره اتاقت میگه عکس بابامه موقعی که تو یوونتوس بازی میکرد

به ترکه میگن خدا چیه ؟ میگه خدا خیلی خوبه و مهربونه و آفریننده ی این جهانه . ما که خیلی دوستش داریم . ابوالفضل نگهدارش باشه

به ترکه میگن بچت حشیش می‌کشه میگه حشیش چیه؟ میگن یه چیزیه که آدم می‌کشه و میره تو فضا. شب پسرش میاد خونه و ترکه بهش میگه اصغر حشیش می‌کشی؟ پسره میگه نه بابا چطور مگه؟ ترکه میگه خفه شو پدر سگ، مردم تو آسمونا دیدنت!



یک روز یک ترکه میره زیر شکم خر می خوابه بهش میگن چرا اینجا خوابیدی میگه آخه بابام مرده اومدم زیر سایه ی عموم بزرگ بشم

ترکه به گوشی همراه دوستش تماس میگیره خانمی که صداش پخش میشده میگه:مشترک مورد نظر در دسترس نمی باشد لطفا"بعدان تماس بگیرید متشکرم.ترکه میگه اون ولش کن من باخودت کاردارم!!!

به ترکه میگن @ رو چی میخونین .میگه ای دورت بگردم

یه روز یه ترکی موز رو با پو ست می خوره تا یه هفته لیز میخوره

یک ترکه با زیرشلواری میره مسافرت میگه همه ایران سرای من است

یه ترکه می ره کتاب فروشی میگه:آقا کتاب ترک دانا دارین فروشنده میگه: نه ما از این کتاب های تخیلی نداریم!!!

یه بار یه تیر میخوره توی مغز یه ترکه یک ساعت بعد میمیره اگه گفتی چرا ؟چون تیر یک ساعت دنبال مغز ترکه می گشته

یه ترک میفته داخل چاه داد میزنه کمک یه نفر طناب میندازه پایین ترکه رو میکشه بالا میبینه مرده بعدا معلوم میشه طناب رو بسته دور گردنش

ترکه تو خیابون داشت راه می رفت یه هو یه ماشین بهش میزنه بلند میشه میگه : حالا من هیچی اگه یه آدم بود چی؟

سه تا ترک خونشون برق نداشته , تصمیم می گیرند از خیابون برق بدزدند, بعد از مدتی دو دقیقه به دو دقیقه برق خونشون میره ! اگه گفتی چرا؟ چون برق را از چراغ راهنمائی میدزدند.

یه ترکه ماکسیما میخره پشتش خورجین میزاره

ترکه برق خونشون میره یه قابلمه برمیداره میره در خونه لره میگه ببخشید یه کم برق دارید لره بهش میگه همین کارارو میکنید که بهتون میگن خر حداقل یه ظرف پلاستیکی می آوردی تا برق نگیرتت.

ترک شب از خواب می پره پاش میشکنه
یک بار ترکی با یک فارس دعوا می کنه می زنه فارسه و خرش را داغون می کنه قاضی میگه فارسه را زدی خر چکار کرده بود ترک میگه خواستم بین خودی غیر خودی فرقی نباشه

ترکه به دوست دخترش میگه اچ ای وی گرفتم دوست دخترش میگه جدی میگی جی ال ایکستو فروختی

اگه گفتی ترکا به آسانسور چی میگن؟ تاکسی دیواری

ترکه میره حمام با خودش خودکار میبره میگن خودکار برای چیه؟ میگه میخوام هر جا مو میشورم علامت بزنم یادم نره

ترکه میره پارتی فرداش دوستش میگه دیشب خوش گذشت؟میگه آره خیلی باحال بود من را هم خیلی تحویل گرفتن اسم یه گل هم روم گذاشته بودن هی می گفتن اسگل باید برقصه اسگل باید برقصه.

یه روز دوتا ترک سوار یه تاکسی میشن تاکسیه پژو بوده بعد یکی از ترکا به راننده میگه آقای راننده یه نوار بزار حال کنیم راننده میگه خودت یکی از تو داشبورت انتخاب کن بزار ترکه هم از تو داشبورت بین چند تا نوار یه نوار ویدیو پیدا میکنه هر چی سعی میکنه بزاره تو ضبط نمیتونه بزاره اون رفیقش می زنه تو سرش میگه ای گیج این نوار مال تریلیه نه پژو

به یه ترکه میگن حموم چند بخش میگه دو بخش: مردونه , زنونه

ترکی توی خیابون راه میرفته ترکه می بینه یک خر پشت سرش راه میاد.ترکه به خر میگه تو کی هستی ...خر میگه!ها من وجدانت بیدم

زن ترکه رو سونوگرافی می کنن.... میگن: دختره, میگه: آخی بپرس اسمش چیه؟

یه ترکه 1000 تومنی میندازه صدقه هر کی از اونجا رد میشه میگه :زحمت نکشید من حساب کردم

یک روز یک ترک می ره دستشویی بهش خبر میدن آب داره قطع می شه اونم هول می شه اول خودش می شوره بعد می رینه

به یه ترکه میگویند چرا قبض آب وبرق را دوست داری میگوید چون پشت آن نوشته مش ترک گرامی

یه روز به ترکه می گن دخترت رو به کی شوهر دادی می گه غریبه نیست دامادمونه

می گن ترکه در سر پست نگهبانی خری را با تیر می زنه فردای همان روز تیتر اول روزنامه ها این است:باز هم بـــــــرادر کشــــــی.
یه روزی پدرو پسر می رن در مغازه و وسایلی را بر می‌دارن و فرار می‌کنن. صاحب مغازه دنبالشون می‌کنه تا اینکه خسته میشه وایمیسه و می ‌گه هی کره خر واستا پسره در جا می‌ایسته و به پدرش مگه تو برو که منو شناخت.

مادر ترکه بر اثر سوختگی در بیمارستان بستری می شه. بهش می گن سوختگی اش به جا ولی چرا این همه دست و پا و سرو کله اش شکسته است؟ ترکه می گه : والله شدت آتیش زیاد بود، با بیل خاموشش کردیم!!!

مگسه دور سر ترکه وز وز می کرده ، ترکه می گه : برو جون مادرت ...الان برامون یه جوک درست می کنن!!!

ترکه رو داشتن میبردن اتاق عمل، ازش میپرسن: همراه داری؟ میگه: آره، خاموشش کردم!

ترکه داشته ماشینشو میشسته ازش میپرسن چرا اول از پلاکش شروع کردی؟ میگه دفعه پیش که از سقف شروع کردم به پلاک که رسیدم دیدم ماشین خودم نیست

ترکه میره تو مسابقات المپیک شرکت کنه ازش میپرسن به چه مقامی فکر میکنی؟ میگه به مقام معظم رهبری!

یه بار ترکها تبریز روگلباران کردند 74 نفر کشته شدند بعد که تحقیق کردندفهمیدندکه گلها را با گلدان پرتاب کرده اند.

ترکه می ره ساندویچی و می گه : آقا نوشابه دارین؟ ساندویجی یه می گه : داریم ولی گرمه. ترکه می گه: عیب نداره، با نعلبکی می خورمش!!!

ترکه داشته گل خداداد عزیزی را به استرالیا تماشا می کرده، تلویزیون صحنه گل را چند بار با حرکت آهسته نشان می ده . ترکه شاکی می شه . میگه : حالا اونقدر آهسته نشون بدین تا اون دروازه بانه توپ رو بگیره !!!

ترکه یک چراغ جادو پیدا میکنه مشغول تمیز کردن چراغ میشه یک دفه غول چراغ جادو میاد بیرون به ترکه میه متونی 2 تا ارزو کنی بعد ترکه میگه یک نوشابه خانوادگی میخام که تا اخر عمرم تموم نشه غول چراغ ارزوی ترکه رو بر اورده میکنه بعد میگه خوب ارزوی دومت چیه ترکه میگه یکی دیگه از همون نوشابه ها می خوام



ترکه می ره خواستگاری اسم دختره پروانه بوده ولی ترکه قاط زده بود بهش می گفته آهو خانم.خلاصه دختر چای می یاره ترکه می گه دست شما درد نکنه آهو خانم دختره شاکی می شه می گه اسم من پروانست .ترکه می گه ای بابا فرقی نمی کنه حیوون حیوونه دیگه

ترکه میره مسجد نماز بخونه بعد از نماز که از مسجد بیرون میاد می بینه کفشاش نیست می گه آی بابا من کی رفتم

به ترکه میگن: با سی دی جمله بساز . ترکه میگه دیشب جاتون خالی رفتیم دزدی .میپرسن:پس سی دی اش کو؟ ترکه میگه: فردا در میآد!!!

ترکه توی اتاق عمل بوده و همراهان پشت در بانگرانی به انتظار نشسته بودند . در همین موقع در اتاق عمل باز می شه و دکتر فریاد می زنه: همراه بیمار.... زنش می گه : یادداشت کنین 0912....!!!

تهرونی یه توی کعبه داشته دعا می کرده ، می گه : خدایا مرا ببخش ...من به این ترکا خیلی بد گفتم و براشون جوک ساختم.این بندگانت خیلی هم فیلم نیستن..در همین موقع ترکه می زنه پشتش و می گه : ببخشین داداش ..قبله کدوم طرفه ؟

یه ترکه جلوه دختره میخوره زمین میگه حرکتو حال کردی؟

ترکه نماز میخونده موقع قنوت دستش را اینور واونور می کرده از می پرسند چرا میگه: آخه آنتن نمی ده

ترکه ساعت می خره بلد نیست بخونه یه نفرساعت می پرسه ترکه ساعتش رو نگاه میکنه میگه بدوبدو دیرت شده.

ترکه میره کله پاچه فروشی، یارو بهش میگه: قربون چشم بگذارم؟ترکه میگه: نه آقا! حداقل صبر کن من برم قایم شم!!

یه روز ترکه میره اداره هواشناسی به یکی ازکارمنداش میگه آقا امروزهواخیلی خوب بوددستتون درد نکنه"

یه روز یه ترکه دنبال یه دختره راه می افته ازش می زنه جلو

یه ترکه داشت خرشو می زد یه یارو گفت چرا خرتو می زنی ؟ گفت دخالت نکن دعوا خانوادگیه

ترکه زنگ می زنه به دوست دخترش و می گه: عزیزم من لهجه دارم؟دوست دخترش می گه: بله. ترکه
می گه: پس قطع می کنم دوباره می گیرم!!!


ترکه واستاده بوده دم مسجد، داشته خرما خیرات میکرده. خلاصه هرکی رد میشده، یک خرما برمی داشته و یک صلوات می فرستاده. بعد یک مدت، یک بابایی دست میکنه یک مشت خرما برمیداره، ترکه دستشو می گیره میگه: هوووی! چه خبره؟! یک نفر آدم مرده، اتوبوس که چپ نکرده!

به ترکه میگن: برای چی زدی زنتو با چاقو کشتی؟ ترکه میگه: آخه وضع مالیم اونقدر خوب نبود که بتونم تفنگ بخرم!

ترکه یه تیکه یخو گرفته بوده بالا، داشته خیلی متفکرانه بهش نگاه میکرده. رفیقش ازش میپرسه: چیرو نگاه میکنی؟ ترکه میگه: ایلده ازش آب می چیکه ولی معلوم نیست کجاش سوراخه!

به ترکه می گن تا حالا ریسک کردی میگه آره می گه چی بود میگه یه بار اسهال داشتم گوزیدم


ترک می شینه تو تاکسی، راننده بهش میگه: داداش دستت لای در گیر نکنه. ترکه هم میاد آخر مرام بگذاره، میگه: داداش سرت لای در گیر نکنه

غضنفر میره امتحان راهنمایی و رانندگی بده، ازش می‌پرسن: یه نیسان، یه اتوبوس، یه ماشین آتش نشانی و یه دوچرخه، سر یه چهارراه هستند، کدوم اول باید بره؟ عضنفر میگه: نیسان اول باید بره، بهش میگن خوب فکر کن! ماشین آتش نشانی در حال ماموریته! میگه: خوب نیسان اول باید بره! بهش میگن: یه کمی بیشتر فکر کن! غضنفر کلی فکر می‌کنه بعد میگه: اول ماشین آتش نشانی، بعد اتوبوس، بعد دوچرخه! میگن: پس نیسان چی شد؟ میگه: کجایی بابا، نیسانه همون اول گازشو گرفت رفت

ترکه می ره دکتر می گه آقای دکتر هیچ کس چرا منوتحویل نمی گیره ؟دکتره می گه: نفر بعد

ترکه همیشه لباس مشکی می پوشیده. دوستاش میگن چرا همیشه مشکی می پوشی؟ ترکه میگه : آخه من ختم روزگارم!!!

یه روز یه ترکه میگوزه میره جلو میگن حالا که گوزیدی چرا میری جلو مگه آخه تو دنده بود

یه روز یه ترکه عصبانی میشه به شکمش میگه :چقدر من کار کنم تو بخوری .شکمش جواب میده میخوای من کار کنم تو بخوری

ترکه هر روز می رفته در کلیسا رو می زده و در می رفته از آخر کشیشه کلافه می شه پشت در کشیک میده یقه ترکه رو می گیره میگه چی کار داری؟ ترکه هول می کنه می گه: ببخشید عیسی هست؟

به ترکه میگن:تاحالا ماشین هل دادی,میگه نه والا ولی چند بار هول شدم تو ماشین دادم

یه روز یه ترکه میره داروخونه میگه ببخشید آقا کاندوم دارین؛یارو میگه داریم ولی چه کاندومی باشه ،خاردار ،میوه ای ؛ترکه میگه والا نمیدونم فکر کن واسه خواهر مادر خودت میخوای

ترکه عروسی میکنه . ازش میپرسن چقدر مهر کردی . میگه: والا مهر نامزد بودیم آبان وآذر زیاد کردم


یه روز یه ترکه که فلج بوده میره مرقد امام رضا و داشته گریه میکرده و از امام شفاعت میخواسته که یه خانم هم میاد و کنارش دعا میکنه که ای امام معصوم من بچه دار نمیشم کمکم کن تا بچه دارشم , ترکه عصبانی میشه و میگه خانوم اینجابخش اورتوپدیه , زنان زایمان اونطرفه


ترکه میاد تهران سر راهش یه پرشیا صفر می بینه . می زنه شیشه هاشو خورد میکنه .
صاحبش میاد میگه مرتیکه مگه مرض داری ؟!ترکه میگه آخ مال تو بود ؟!؟! من فکر کردم ماشینه شوکته !!!!

یه ترکه یه چک سفید امضا پیدا میکنه...با خودش فکر میکنه.. میگه خوب یه مبلغ زیاد مینویسم و پولش میکنم..وقتی میره بانک تا چک رو نشون میده میگیرنش.....آخه نوشته بوده: خدا تومان


به ترکه میگن وقتی حضرت یونس رفت تو دهن نهنگ چی شد ؟ ترکه میگه : یه سازمانی تشکیل شد به نام یونس کو

جبرییل به ترکه میگه یک آرزو کن!! ترکه میگه: "می خوام خدا رو ببینم!!" جبرییل میگه: "خدارو که نمیشه دید!! یه آرزوی دیگه کن" ترکه میگه : "می خوام آدم شم!!" جبرییل میگه: "بیا بریم خدا رو ببین!!!"

از ترکه میپرسن: مساحت ایران چقدره؟ میگه: 1648192 متر مکعب! میگن: خنگ خدا، آخه چرا متر مکعب؟! ترکه میگه: آخه بعد انقلاب به ارتفاع یک متر ریده شده توش!

یه روز به یه ترکه میگن جوک جلو صف اتوبوس و شنیدی ؟ میگه من آخر بودم نشنیدم


به ترکه می گن فرق کچل با هواپیما می دونی چیه؟میگه بابا ما ترکیم خر که نیستیم کچل که اصلا فرق نداره هواپیما هم نکته انحرافی بود

به یه ترکه می گن برو با اره برقی 1000تا درخت بکن می ره 996 تا می کنه خسته می شه می شینه .می گن چرا نشستی؟روشنش کن 4تا دیگه هم بکن .می گه : ا مگه روشنم می شه؟


از ترکه راجع به آمریکا سوال می کنن میگه: والا یه پاش تو عراقه یه پاش تو افغانستان فکر کنم برینه تو ایران!

یک بابایی رو می خواستند تو آذربایجان اعدام کنند. بهش می گند: ‌چون تو اینجا غریبه هستی و مهمان ما به حساب میای، ما بهت یک تخفیف میدیم، تو حق داری نوع مرگت رو انتخاب کنی. یارو هم اتاق گاز رو انتخاب میکنه. خلاصه میگیرند میبرنش تو یه اتاقی، یارو نگاه میکنه میبینه اتاقه سقف نداره! می زنده زیر خنده، میگه: هِه!! اتاق گاز ترکا رو ببین! ترکا بهش میگن:‌بخند! ‌وقتی کپسولای گاز افتادند رو سرت، اونوقت
می فهمی!!!

ترکه با ماشین می زنه به یه دختره می گه : بی خیال او یک فرشته بود

ترکه کیس کامپیوترش رو می بره تعمیر مرد می گه چه مشکلی داره؟ ترکه می گه: والا نمی دونم چند روزه جا لیوانیش بیرون نمی یاد

ترکه زنگ می زنه 110 می گه آقا صدی ده.طرف می گه بله بفرمایید .ترکه می گه بی انصاف تو بازار صدی پنج نزول می دن
راه شناختن ترکها :

- کردن کاپشن تو شلوار

- ۱۱ صبح ۴۰ تا بربری خریدن

- کشیدن ترمز دستی تو اتوبان با ۱۴۰ تا سرعت

- نوشتن GLX پشت RD

ترکه وایستاده بوده تو صف اتوبوس، میبینه نفر کناریش یک کتاب کلفت دستشه، روش نوشته فلسفه و منطق. ازش میپرسه: ببخشید قربان، این یعنی چی؟ فلسفه و منطق دیگه چیه؟! یارو میگه: ببین، مثلا شما تو خونتون آکواریوم دارین؟ ترکه میگه: آره. یارو میگه: خوب تو آب این ماهی رو عوض میکنی؟ بهش غذا میدی؟ ترکه میگه: خوب آره. میگه: چرا؟ میگه: آخه اگه بهش غذا ندم که میمیره. یارو میگه: آفرین! پس فلسفه تو از غذا دادن به ماهی اینه که زنده بمونه. ترکه میگه: عجب! ‌خوب حالا منطق چیه؟‌یارو میگه: ببین شما اگه خواهرت یک شب دیر بیاد خونه،‌چی فکر میکنی؟ ترکه میگه: خوب فکر میکنم کار داشته، دیر اومده. میگه: خوب حالا اگه شب دوم باز دیر بیاد چی؟ میگه: خوب فکر میکنم رفته خونه اون یکی خواهرم. میگه: حالا اگه شب بعد هم دیر بیاد چی؟ میگه: ‌خوب بهش شک میکنم. یارو میگه: هان! یعنی از لحاظ منطقی شک میکنی که چون خواهرت هر شب دیر میاد، لابد کار بد میکنه. ترکه میگه:‌آهـان، پس فلسفه و منطق اینه! بعد از یک مدت ترکه میره یه کتاب فلسفه و منطق میخره، رفیقش میبیندش، ازش می پرسه: اصغر! این فلسفه و منطق یعنی چی؟ میگه: ببین شما تو خونتون آکواریوم دارین ؟ رفیقش میگه: آره. ترکه میگه: هان! پس خواهرت جنده ست!!!

ترکه با دوست‌دخترش رفته بوده پارک. همینطور که دست همو گرفته بودن و راه میرفتن، دختره حالی به حالی میشه، یک چشمک به ترکه میزنه، میگه: قاسم جون، بریم اون پشت مشتا ازون کار بدا بکنیم؟! ترکه میگه: آی گفتی عزیزم... اتفاقاً منم بدجور شاش دارم


ترک میره سینما فیلم تایتانیک ر ا می بینه ازش می پرسن فیلم چطور بود؟ میگه: ما نفهمیدیم تایتانیک دختره بود یا پسره


ترکه یه زن ... را بلند می کنه. در همین موقع کمیته از راه می رسه واز ترکه می پرسه: این خانم با شما چه نسبتی دارند؟ ترکه با قیافه حق به جانبی می گه: هیچی دوستیم.کمیته ای به او می گه : بپر بالا. آبجی شمام برو بالا. ترکه می گه : ایشون آبجیته؟.جنده است ها !!!

به ترکه می گن با (انجیر و زنجیر) جمله بساز. ترکه می گه : اگه شانس بیاری زن جیرت می اد.اگه شانس نیاری ان جیرت می آد!!!


ترکه میره جنگ فرداش برمیگرده بهش میگن چرا این قدر زود برگشتی میگه بابا اینا خیلی خرن تفنگ بازی میکنن به قصد کشت



ترکه شش قلو میزاد، هر کدوم از بچه‌ها یه رنگ بودند، بعد از کلی تحقیق می‌فهمند به جای قرص جلوگیری از اسمارتیز استفاده می‌کرده

یه روز آدم خوارها ترک رو می ندازنش تو دیگ آب جوش میبینند ترکه داره میخنده میان چرا میخندی میگه ریدم تو آشتون

از ترکه میپرسن عمل ختنه چه نوع عملیه میگه عمل 100% کلاه برداری.

به ترکه میگن علی یارت میگه: ما یارکشی کردیم یارخودت

ترکه کیس کامپیوترشو می بره نمایندگی میگه: آقا این این خرابه می پرسن چرا؟ جواب میده : چند روزه جا لیوانیش بیرون نمی آد

یکروز یک ترک میر لب دریا بعدیک نفر ازش می پرسه می خوای چیکارکنی ، می گه می خوام خودکشی کنم بعد دوباره از ترکه می پرسه پس چرا نمی کنی ترکه میگه می ترسم آب سرد باشه

یه ژاپنی 25 سال عمرشو هدر میده تا غذا خوردن با قاشق رو به یه مورچه یاد میده بعد میره میدون شهرش تا مورچه شو نشون بده ، مردم هم جمع میشن یهو یه ترکه ازراه میرسه و مورچه رو له میکنه و میگه خدا مرگتون بده مورچه هم ترس داشت

به ترکه میگن ساندویچ خوردی میگه آره آخرش مزه کاغذ میده

یک روز یک ترکه ماشینش پنچر میشه شروع می کنه به فوت کردن از تو اگزوز . لره رد میشه میگه همین کارا رو کردین که بهتون میگن ترک دیگه مگه نمی بینی پنجره پایینه

یه ترکی کیسه سیمان گذاشته بود پشت گردنش میبرد ازش میپرسن چرا با گاری نمی بری؟؟ میگه: دفعه قبل که با گاری بردم تایرش گردنمو اذیت میکرد

یک روز یه ترکه سرش را بدون این که آب بزه شامپو میزد . ازش میپرسن چرا بدون آب سرت رو شامپو زدی میگه آخه روی شامپو نوشته برای موهای خشک .

یک ترکی عاشق می شه برای خر همسایه ایجاد مزاحت می کنه

یه ترکه زیاد بلند پروازی میکرده, با ضدهوایی میزننش.

یه بار به یک ترکه میگن چه پستی بازی میکنی؟ترکه میگه ضدحمله

به ترکه می گن با شمشیر جمله بساز. ترکه می گه : فدات شم شیرتو بخور!!!

به ترکه می گن با مردان آنجلوس جمله بساز. ترکه میگه : توالت مردان آن جلوس !!!

به ترکه میگن با خرچنگ جمله بساز، میگه: کره خر چنگ نزن!

ترکه از یکی میپرسه قبله کدوم طرفه؟! یارو نشونش میده، ترکه میگه: باید خیلی برم؟!!!

از ترکه میپرسن آرزوت چیه؟ میگه: کاشکی تبریز پایتخت بود! میگن: چرا؟! میگه: آخه اون وقت به مامیگفتن بچه تهرون!!!

ترکه تو مانور شرکت میکنه، اسیر میشه!!!

یه بار به یه ترکه میگن نامزدی مثل چی میمونه میگه مثل اینه که بابات برات دوچرخه بخره نذاره سوار شی

به ترکه میگن کی آدم میشی؟ میگه هی من اهل این قرتی بازِِِِِِیها نیستم

یه ترکه میخواسته از خودش عکس بگیره منتها دوربین نداشته بهمین خاطر میاد اتوبان تهران-کرج و با سرعت بالای 120 تا شروع میکنه به دویدن.

ترکه داشته خاطره تعریف می کرده میگه ما سال چهل و دو با دو نفر دعوامون شد البته سال چهل و نه دو نفر خیلی بود!!!!

به یه ترکه میگن تو ترکی , ترکه میگه نه به خدا بیا بگرد

ترکه می خوره زمین، برای اینکه ضایع نشه تا خونه سینه خیز میره!!

ترکه را آدمخورا میگیرندش، رئیس شون میگه: این رو پوستش رو بکنید تا ازش قایق درست کنیم.ترکه چاقو را بر میداره و چند بار فرو میکنه توی شکمش. ازش میپرسن چرا همچین کردی؟ میگه: قایقتون رو سوراخ کردم!!!

به ترکه می گن : سه تا میوه را نام ببر که با سین شروع بشه. ترکه میگه : سیب، سیر، سحر.میپرسن سحر که میوه نیست! میگه: نمیدونی چه هلویی یه!!!

به ترکه میگن: خیلی آقایی .ترکه میگه : ما بیشتر!!

یه روز می بینند یه ترکه دور میدان هی دور میزنه ازش میپرسندچرا این کار را میکنی میگه تقصیر من نیست راهنمام گیر کرده

یک روز یک ترکی داره ماشینش رو میشوره و از پلاک شروع کرده میگن چرا از پلاک شروع کردی میگه دفعه قبل از سقف شروع کردم وقتی رسیدم به پلاک دیدم ماشین مال خودم نیست.

از ترکه می پرسن از کدوم شبکه تلویزیونی خوشت می آید میگه : شبکه سه .میگن : چون شبکه جوان است . میگه : نه ! چون همیشه سه تا نون بربری اون بالاش داره .!

به ترکه میگن چرا موقع دست دادن با دو دست دست میدید . ترکه میگه آخه دست چپ و راست را نمی دانیم برای همین هردو آنرا دراز میکنیم
به ترکه می گن با( شاش)جمله بساز . میگه : ممد رفت شیراز با داداشاش. میگن : نه بابا منظور از (شاش)، جیش است. ترکه می گه : ها بابا زود تر بگو . ممد رفت شیراز با آبجیش !!!

دوتا ترکه کنار خیابان ایستاده بودند ومی گفتند سه نفر در بست راننده ای نگه می داره می گه مگه شما دو نفر نیستید پس چرا میگید سه نفر ترکها می گن مگه خودت نمیای

یک روز 3 تا دراکولا نشسته بودند اولی گشنش شد گفت من رفتم چیزی بخورم. بالهاشو باز کرد و رفت و بعد از 5 دقیقه برگشت تموم دهانش خون آلود بود دوستاش گفتن کجا رفتی؟ گفت اون ساختمون بلند را میبینید؟ گفتند آره گفت رفتم طبقه سوم یک دختر خوشگل آنجا بود خونشو خوردم. دومی دهنش آب افتاد و گفت: ما هم رفتیم و بال زد رفت و بعد از 5 دقیقه برگشت دهنشو صورتش پر از خون بود. بقیه گفتن کجا رفتی؟ گفت اون ساختمان بلند اولی هیچی اون برج بلند دومی را میبینید؟ گفتند آره. گفت:رفتم اونجا دو تا دختر خوشگل بودن خون هر دو تاشون رو خوردم. سومی که ترک بود دید عجب کم آورده هیچی نگفت و بال زد و رفت. 20 دقیقه گذشت اون دو تا دیدند دراکولا ترکه آمد آقا سر تا پا خون. فکشون کش آمد گفتن: بابا ایولا کجا بودی؟ ترکه گفت: وللا اون ساختمون بلند اولی هیچی اون برج دومی هم هیچی اون برج سومی رو میبینید؟ اون دوتا گفتند: آره. ترکه گفت: خوب من ندیدم....!

یه ترکه اسم نویسی میکنه واسه موبایل… میگه : خدا کنه نوکیا در بیاد

ترکه میره چلو کبابی گارسون میاد میگه: چی میل دارین ترکه میگه: یه پرس چلو کباب گارسونه میگه با کمال میل ترکه میگه : نه با سماغ و دوغ!
به ترکه میگن اون پیامبری که رفت تو شکم ماهی اسمش چی بود؟ میگه: پدر ژپتو!!

یک روز یه ترکه میره نارنگی بخره اسم نارنگی یادش نمی یاد بعد می گه آقا به من 2کیلو پرتقال کم باد بده

یک روز یک ترکه 2تا پیراهن مشکی با هم می پوشه بهش میگن چرا 2تا پیراهن با هم پوشیدی میگه آخه پدر مادرم با هم مردن

در تبریز به مناسبت میلاد حضرت علی هر کس اسمش میلاد بوده بهش جایزه میدن!!!!!!

از ترکه می پرسن: بزرگترین چیزی که برای رفع مشکلات بزرگ بشر اختراع شده ، چیست؟ ترکه میگه: دادگاه طلاق !!!

ازترکه می پرسن: چرا وسط قرص ها خط تیره گذاشتن؟ترکه میگه: واسه اینکه اگه با آب پایین نرفت، با پیچ گوشتی سفتش کنند !!!

از ترکه می پرسن: شجاع ترین انسان روی زمین کیه؟ترکه میگه: امام جمعه قزوین!!!

از ترکه می پرسن: آخرین دندانی که در دهان انسان در می آد چه نام دارد؟ ترکه میگه: دندان مصنوعی !!!

از ترکه می پرسن شیشه چطوری ساخته میشه میگه:پشم شیشه میارن واجبی بهش میزنن

از یه ترکه می پرسن جسم شفاف رو تعریف کن . میگه جسمی که از این طرفش بشه اون طرفش رو دید . میگن آفرین حالا یه مثال بگو ؟ میگه نردبون

یه شب ترکه بالا پشت بوم می خوابه سرماش می شه پا می شه در پشت بومو می بنده

ترکه با ضد هوایی یه هواپیما رو می زنه و وقتی خلبانش با چتر پایین می پره، رو به بچه های دیگه می گه: بچه ها فرار کنین ....صاحبش اومد!!!

ترکه نبض بیمار را گرفت و گفت: نمی‌دانم مریض مرده یا ساعت من خوابیده

یه روز یه ترکه می افته داخل چاه می گه خوب شد تهش سوراخ نبود

ترکه دنبال وام بود. بهش می گن: وام برای چی می خوای؟ می گه : می خوام این لهجه ام رو عمل کنم!!!


ترکه از لهجه اش ناراحت بوده . میگه من باید یک موزیسین درجه یک بشم...میره آلمان و به مدت بیست سال دوره عالی پیانو می بینه و توی ایران کنسرت بزرگی می ده . وقتی کنسرت تموم می شه همه به شدت تشویق می کنن ولی یکی از بین جمعیت داد می زنــــه ( ساقل..ساقل) ترکه می گه من که یه کلمه حرف نزدم این ناکس از کجا فهمید که من ترکم ؟خلاصه یقه طرف رو وسط جمعیت میگیره و می گه : تو از کجا فهمیدی که ماترکیم؟ یارو می گه : آخه همه پیانیست ها معمولا صندلی را با پیانو میزون می کنن ، اما تو وقتی نشستی پیانو رو به طرف خودت کشیدی ، از این جا فهمیدم که ترکی !!!

به یک ترک میگن خر خوبه یا گاو میگه گاو، چرا گاو میگه آدم نباید از خودش تعریف کنه ....

یه ترکه قلکش پرمیشه می ندازه دور




ترکه شب خواب می بینه دعواش شده فردا شب با دوستاش می خوابه


به ترکه گفتن حالا شما راستی راستی ترک هستی؟ ترکه گفت چطور مگه ؟ "بار" داری


ترکه عاشق سیاه پوست بی ریختی می شه ازش می پرسن : تو که این قدر سفیدی چرا عاشق این سیاه پوست بد قیافه شدی؟ ترکه می گه : آخه مشکی رنگ عشقه!!!


ترکه یه خوشه ی انگور دستش بوده هی یه دونه یه دونه انگور ها را می خورده. دوستش که داشته این صحنه را تماشا می کرده میگه : بابا یه دفعه یه مشت انگور بریز تو دستت بعد یهو بریز دهنت . ترکه می گه : هه مگه هلو ئه ؟!!



ترکه بی هوا می ره تو اتاق خفه می شه


یه ترکه میره اصفهان پولکی میخره وقتی میخوره میگه ایلده چیبس شیرین ندیده بودیم

ترکه می ره سیرک، میبینه که مرد مرتاض دهن سوسمار را باز کرده و آلتش را در دهان سوسماره می گذاره و دهن سوسمار را می بنده و وقتی که دهن سوسمار را باز می کنه، همه می بینن که آلت مرتاض سالم مونده. مرتاض به مردم می گه : کی میتونه این کار رابکنه؟ ترکه می گه : "من" ولی من دهنم به اندازه سوسماره باز نمی شه!!!

ترکه ادعای پیامبری می کنه. یکی بهش می گه: بابا لااقل برو توی یه غاری، چیزی شاید جبرئیل آمد و... سه چهار روز بعد ترکه با سر و کله شکسته و خونین و درب و داغون می آد پیش رفیقش . دوستش می گه: چرا اینجوری شدی؟ ترکه میگه: ما رفتیم توی غار ولی ایلدا جبرئیل با قطار از توی غار اومد بیرون!!!


از ترکه می پرسن: حضرت موسی کی به رسالت رسید؟ترکه می گه: والله نمی دونم.من پل سید خندان پیاده شدم!!!
از ترکه می‌پرسن: بلدی پیانو بزنی؟! میگه: نه. ولی یه داداش دارم… اونم نه!


به ترکه میگن چی شد ترک شدی؟! میگه:‌ والله من اولش که ترک نبودم، ‌تو بیمارستان با یه بچه ترک عوض شدم!

ترکه تو اتوبوس یه دختره خوشگل رو میبینه،‌ پیاده که میشه شماره اتوبوس رو بر میداره!

ترکه میاد تهران،‌ یه دختر خوشگل میبینه،‌ بهش میگه:‌ خانم این دوست دختر که میگن شمایین؟!


یک گروه از محققین انسان شناسی داشتن روی تفاوت مغز نژادهای مختلف انسان تحقیق می‌کردند، اول مغز یک آمریکاییه رو باز می‌کنند، می‌بینند ای بابا اینا اینقدر با الکترونیک و کامپیوتر ور رفتن که تو مغزشون پر شده از IC و مدارهای الکترونیکی. خلاصه می‌ترسن دست به یک چیزی بزنند خراب شه، زود مغز یارو رو می‌بندند. بعد مغز یک ژاپنیه رو باز می‌کنند، می‌بینند ای بابا این وضعش از آمریکاییه هم خراب تره و مغزش شده پر از مدارای نوری و چیزای عجیب غریب، خلاصه مغز این رو هم جرات نمی‌کنند دست بزنند. بعد جمجمه یک ترکه رو باز می‌کنند، می‌بینند تو ش فقط یه دونه سیم ازین ور جمجه رفته اونور. باخودشون می‌گن: خوب ما اینو قطع می‌کنیم، اگه دییدم خیلی ضایع شد، فوقش دوباره وصلش می‌کنیم! خلاصه سیمه رو قطع می‌کنند، یهو گوشای ترکه میافته!

ترکه زنگ میزنه 118، میگه: ببخشید شماره تلفن غضنفر رو دارین؟! یارو میگه: نه. ترکه میگه: پس من میخونم یادداشت کنین!

ترکه مجری مسابقه بیست سوالی میشه، یارو ازش میپرسه، جانداره؟ میگه: نه. میپرسه: تو جیب جا میشه؟ ترکه کلی فکر میکنه، بعد میگه:‌ تو جیب جا میشه اما اگه تو جیبت بریزی، جیبت ماستی میشه!
ترکه پسرش رو میفرسته ژیمناستیک، بعد از یه مدتی میبینه پسرش روز به روز جای اینکه پیشرفت کنه هی داره پسرفت می‌کنه. یک روز میره سر جلسه تمرینشون ببینه چه خبره، میبینه از بچش به عنوان خرک استفاده می‌کنند!
از ترکه میپرسن شما همتون اینقدر ساده این؟ میگه: نه بابا، راه‌راهمون تو آفریقاست!

از ترکه میپرسن شما تهرانی هستین؟ میگه: نه چشماتون قشنگ میبینه!

ترکه تو مانور شرکت میکنه، اسیر میشه!

ترکه میره مغازه میگه: آقا یه بیسکویت خوب بدین. بقاله میگه: ساقه طلایی خوبه؟ ترکه میگه نه. میگه: ویفر خوبه؟ میگه نه . میگه گرجی خوبه؟ میگه نه. میگه: مادر خوبه؟ ترکه میگه: قربان شما، دست بوسن!

ترکه بچش نمیخوابیده، بهش ژل میزنه !

یه زنه انگلیسیه و یه ترکه تو آسانسور بودن. زنه شروع میکنه لخت شدن و به ترکه میگه: یه کاری کن که احساس کنم واقعاً زنم، ترکه هم شروع میکنه لباساشو در میاره، بعد مینداز شون جلوی زنه، میگه: اینا رو بشور بعد هم اتوشون کن!

ترکه تو قایق بوده تو دریا یه دفعه یه پری ماهی میاد بهش چشمک میزنه. ترکه میگه: جل الخالق! ما اسب‌ماهی دیده بودیم، سگ‌ماهی دیده بودیم، فیل‌ماهی‌ دیده بودیم، اما دیگه جنده‌ ماهی ندیده بودیم!

ترکه مادر پدرشو میکشه، ازش می‌پرسن: چرا این بدبختا رو کشتی؟ میگه: بعد از چهل سال به رابطه کثیفشون پی بردم!

خبرنگاره میره جبهه جنگ گزارش تهیه کنه، یک ترکه رو گیر میاره ازش میپرسه: برادر شما اینجا چیکار میکنین؟ ترکه میگه: زرشک پاک میکنیم! خبرنگار می‌پرسه: پس تو کار آشپزخونه‌اید؟ ترکه میگه: نه بابا! اینجا یک تابلوهایی زدن روش نوشتن: کربلا ما داریم میاییم، زیر این تابلوها ملت می‌نویسن زرشک! ما اونها رو پاک میکنیم!! خبرنگار میگه:کــــــات! آقا درست جواب بده! بابا پخش مستقیمه! دوباره میپرسه: شما اینجا امداد غیبی هم دارین؟! ترکه میگه: بله، هر از چند وقتی یک توپی، خمپاره‌ای میاد میافته توی سنگر، هفت هشت نفر غیب میشن! خبرنگار داد می‌زنه: کــــــــــــات! بابا این چه وضعشه! درست جواب بده. ترکه میگه: آخه شما میپرسی، من هم جواب میدم دیگه! یارو میپرسه: برادر شما اینجا ایثار هم میکنین؟ ترکه میگه: والله عیسی رو نه ولی یه موسی داریم همه میکنن!

از ترکه میپرسن: نظرت در باره دوران نامزدی چیه؟ میگه:‌ ای بابا! مثل اینه که بابات برات دوچرخه بخره ولی نگذاره سوارش بشی!

ترکه رو داشتن به جرم قتل زنش محاکمه میکردن، دادستان میگه: سنگدل‌! تو وقتی داشتی زنت رو میکشتی، ندای وجدانت رو نشنیدی؟!‌ ترکه میگه: نه والله! از بس که این زنیکه جیغ و داد میکرد مگه میذاشت ما چیزی بشنویم؟!
ترکه دو تا بلوک سیمانی رو گذاشته بوده رو دوشش،‌ داشته می‌برده بالای ساختمون. صاحب‌کارش بهش میگه: تو که فرقون داری،‌ چرا اینا رو میگذاری رو کولت؟! ترکه میگه: ایلده ‌اون دفعه با فرقون بردم، اون چرخش پشتم رو اذیت می‌کرد!


ترکه با زنش رفته بوده سینما، تو فیلم یهو یه گاوه شروع می‌کنه دویدن طرف تماشاچیا. ترکه یهو میپره زیر صندلی، زنش میگه: ‌بابا خجالت بکش! این فیلمه. ترکه میگه: زن! من و تو می‌دونیم فیلمه، گاوه که نمی‌دونه!

ترکه می‌خواسته گردو بشکنه، گردو رو میگذاره زیر پاش، با آجر میزنه تو سرش!

ترکه میره ساندویچی، میگه: ببخشید بندری دارید؟ یارو میگه: بله. ترکه میگه: پس قربون دستت، ‌بگذار یک حالی بکنیم!

وسط اردبیل یه چاهی بوده، ‌هی ملت می‌افتادن توش،‌زخم و زیلی می‌شدن. میان تو شهرداری یک جلسه برگذار می‌کنن که واسه این مشکل یک راه حلی پیدا کنن. یکی از مهندسا پا میشه میگه: یافتم! ما یک آمبولانس می‌گذاریم بغل این چاه، ‌هرکی افتاد توش رو سریع ببره بیمارستان. ملت همه هورا می‌کشن..آفرین! ایول! دمت گرم!‌ یک مهندس دیگه پا میشه میگه: الحق که همتون نفهمید!‌ آخه اینم شد راه حل؟! ملت میگن، خوب تو میگی چی‌کار کنیم؟ یارو میگه: بابا تا اون آمبولانس طرف رو برسونه بیمارستان، که بدبخت جون داده. ما باید یک بیمارستان کنار این چاه بسازیم، که همه بهش سریع دسترسی داشته باشن! ملت دیگه خیلی حال می‌کنن، کف می‌زنن سوت می‌کشن، که ایول بابا تو چه مخی داری!‌ یهو یه مهندس دیگه پا میشه میگه: الحق هرچی بهمون میگن خر، حقمونه! آخه این شد راه حل؟! این همه خرج کنیم یک بیمارستان بسازیم کنار چاه که چی بشه؟ مردم تعجب می‌کنن،‌میگن: خوب تو میگی چیکار کنیم؟ یارو میگه: بابا این که واضحه، ما این چاهو پر می‌کنیم، میریم نزدیک یک بیمارستان یک چاه می‌زنیم!

ترکه میره حموم، آب جوش بوده با نعلبکی دوش میگیره!

ترکه دوتا دزد می‌گیره، زنگ می‌زنه به 220!

از ترکه میپرسن آرزوت چیه؟ میگه:‌ کاشکی تبریز پایتخت بود! میگن: چرا؟! میگه: آخه اون وقت به مامیگفتن بچه تهرون!
ترکه از یکی میپرسه قبله کدوم طرفه؟! یارو نشونش میده، ترکه میگه:‌ باید خیلی برم؟!

ترکه چراغ جادو پیدا میکنه، دست میکشه روش غولش در میاد میگه: ‌دو تا آرزو بکن. ترکه میگه: یه نوشابه خنک میخوام که هیچ وقت تموم نشه. غوله بهش میده، ترکه یکم میخوره میگه: ‌به به! چقدر خنکه! یکی دیگه هم بده!

ترکه یه بسته هزار تومنی میشمره، 250 تومن کم میاره!

به ترکه میگن خیلی آقایی. میگه: ما بیشتر!

امضای کاربر : [size=xx-large]assamane[/size]
شنبه 05 اسفند 1391 - 16:03
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
ارسال پاسخ



برای ارسال پاسخ ابتدا باید لوگین یا ثبت نام کنید.


پرش به انجمن :


تماس با ما | اسمس جوک قزوینی جدید | بازگشت به بالا | پیوند سایتی RSS